×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

beautiful-mind

be with me

ذهن زیبا

بابانان نداد... بابا نمیتونه که واسه بچه هاش نان بیاره... بابا از بچه هاش خجالت کشید... امینازاکرمجدا شد... امین نامردی کرد زدزیر قولش... اکرم تنها شد... کبریبالاخره تصمیمشو گرفت... تصمیم گرفت واسه اینکه دیگهگشنه نمونه بره پیش امیرای دبی... کبری رفت... کبری دیگهبرنگشت...مامانش سکته کرد مرد حسنکهمه ی گاو و گوسفنداشو فروخت تا خرج دوا دکتر مامانشوجور کنه... حسنک دیگه گاو وگوسفندی نداره که براش ما ما و بع بعکنن... حالا حسنک مونده و یه مادر پیر و مریض... کوکب خانمماست و کره و پنیر نداشت که بذاره رو سفره... کوکبخانم خونه ایی نداره که هرروز اونوتمیزکنه... آنمردزیر باران نیامد... آن مرد خیلی وقته که معتاد شده و افتاده گوشه یخونه... چوپان دروغگوخیلی وقته که دیگه دروغ نمیگه اما هیشکی باورنمیکنه... اینجا کسی نمیگه که آدمامیتونن خوب بشن که آدما میتونن عوضبشن... هیشکی نمیخواد قبول کنه که چوپان دروغگو دیگهدروغ نمیگه... دهقان فداکاررفت جنگ... رفت که از مملکتش دفاع کنه...رفت که غیرتشو نشون بده رفت ودیگه برنگشت... یهجمله ی قشنگ:آرامش را از کودکان بیاموزید. ببینید چگونه آنها درست در همانلحظه ایی که هستند زندگی میکنند و لذت میبرند ! وانمود کنید شما هم می توانید مثلآنها باشید. یهجمله ی قشنگ:با خودت تکرار کن: من به آینده علاقه دارم زیرا بقیه ی عمرم راباید در آن بگذرانم
دوشنبه 28 مهر 1387 - 2:05:14 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


be with me


ذهن زیبا


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

5412 بازدید

1 بازدید امروز

0 بازدید دیروز

13 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements